تاخیر
مامانی، یه روزایی پیش خودم فکر می کردم وقتی بدنیا بیای هر روز می نویسم چیکار می کنی و چه اتفاقایی می افته اما باور کن این روزا خیلی سر مامان شلوغه. راستش هنوز خونه مامانی هستیم و الان دو روزه که مامانی هم مریض شده و من مجبورم هم به تو برسم هم به مامانی! جیگر مامان! یکی دو روزه شما هم خیلی اذیت می کنی! البته اذیت می شی که اذیت می کنی! به قول مامانی بچه چله ای هستی دیگه! اما هر بار بیتابی می کنی دلم کباب می شه. اصلا نمی تونم ببینم داری اذیت می شی اما کاری هم ازم ساخته نیست. پیش چند تا دکتر خیلی خوب هم بردمت و دارم طبق دستوراشون عمل می کنم. تمام محصولات گاوی و گوساله رو از رژیم غذاییم حذف کردم علاوه بر اون کلی پرهیز دیگه هم دارم اما شم...