اتاق اختصاصی آقا!
یکماهی می شه که تمام اسباب بازیای نفس مامان به اتاق خودش منتقل شده تا کم کم مفهوم مالکیت و استقلال برای پسرم معنی پیدا کنه.
اما امروز دیدم جیگر مامان رفته زیر میز نهارخوری و همونجا دراز کشیده و داره برای خودش شعر می خونه و با ماشینش بازی میکنه.
منم که دیدم به اونجا علاقمند شده صندلیا رو عقب کشیدم تا فضای زیر میز شبیه یه اتاق کوچولو بشه و پسرم بتونه با اون جثه ریزه میزه اش بازی کنه. سبحان مامانم خیلی خوشش اومد. اما برای خودمم یه کار جدید درست شد.
باید باهاش برم زیر میز و با هم توپ بازی کنیم. اون یه سر می شینه و من یه سر دیگه و مرتب هم توپش از زیر صندلیا می ره بیرون و باید بره بیاردش!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی