ماشالله پسرم!
عزیز دلم تازگیا دیگه خیلی شیطون و بلا شدی و اصلا به مامان اندازه یه دستشویی هم مرخصی نمی دی چه برسه به نوشتن وبلاگت که از اولین روز شکل گرفتنت بهت هدیه شده!
اینا رو نوشتم که فکر نکنی به فکر ثبت خاطرات قشنگت نیستم! همین الانم بغل من ایستادی و مرتب پنجره پشت سرو باز و بسته می کنی و فوم دور پنجره رو می کنی و با فریاد آواز خودتو می خونی: ایی ایی ...
اینم عکسی که با هزار داستان بالاخره تونستم ازت بگیرم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی