ماجرای گرفتن ناخن!
ماشالله اینقدر که پسرم پرجنب و جوشه! و طی روز هم خیلی کوتاه و سبک می خوابه! مجبورم CD کارتون حسنی رو برات بذارم و وقتی محو تلویزیون شدی یواشکی ناخنای کوچولو و نازتو بگیرم. آخه تا یه ذره بلند می شن پاها و صورتتو زخم می کنی! الهی من فدای دستای کوچولو و ناخنای نازکت برم. راستی از بس که ناخنات نازکه مجبورم با قیچی ابرو اونا رو بگیرم! الانم که بغل مامان نشستی و داری تاپ تاپ می کوبی رو کیبورد!
نویسنده :
مامان مریم
17:49